با دلم امروز یا فردا نکن زیبای من
چشمهایم غرق در دریا نکن زیبای من
تشنه ی عشقم بیا احساس را سیراب کن
راز دل گفتم دگر ...غوقا نکن زیبای من
سینه چون آتش و دل آغشته از بوی تو شد
فکر اکسیژن و این گرما نکن زیبای من
دست بر قلبم گذارم ضربه هایش پیشکش
بیشتر این قلبِ ما شیدا نکن زیبای من
با نگاهی سرد دل جا ماندِاَست در پشت سر
قصه ی عشق مرا حاشا نکن زیبای من
بی تو در شوریدگی های دلم گم می شوم
بوسه هایت را دریغ از ما نکن زیبای من
وقت خوابی ناب شد از دور پیدا می شوی
حال مُردَم ... ناله ی بی جا نکن زیبای من !
پانوشت :
فایل صوتی غزل فوق با صدای این حقیر در لینک زیر موجود است .
امیدوارم مورد پسندتان قرار گیرد
http://khakesorkheman.persiangig.com/audio/my%20poem/zibaye%20man%202.mp3
چگونه نویسم قلم تلخ می شود
و آب مرکب چنان سخت می شود
مثال نگاهش که بی رَخت می شود
رگم بزند او دلش تخت می شود !
بُر نزد دستی دگر وقتی دلش ما را بٌرید
خشت ما هم با دلش از ابتدا بی جا پرید
روزها سهمم فقط گل واژه هایش بودُ بس
تا ابد لیلاج نامش دینُ ایمانم خرید
در کنارم می نشیند دست ما رو می کند
آسِ این بازی ی دل شد نبض ما را تا شنید
خواستم دستش بخوانم سوی چشمش می روم
چون که رازم فاش شد آن چشم آهویش رمید
کودکی هایم تمامش نقش حکمی از دلش
زیر بارانم ... خدا ... گو پاکبازش هم بُرید !
پانوشت :
در تکمیل بیت قمارباز ، این غزل رو تقدیم می کنم به همه دوستان و عزیزان
در صورت تمایل فایل صوتی شعر را با صدای این حقیر از لینک زیر دانلود فرمائید .
http://khakesorkheman.persiangig.com/audio/my%20poem/ghomarbaz%202.mp3
میان جشنِ سکوتِ ستارگان ،
ماه
بالشِ مهتاب زیر سرش
او
صندلی های پارک
من
خیالِ تو ...
و فقط چشم را بسته ایم
.
.
میان قهقه ی ماشین ها
روی زمین
فاحشه ای
کنجِ خیابان شلوغ
در انتظارِ کشتنِ
ثانیه ی
چراغِ قرمزِ خدا ....
من
او
و خدا
فقط چشم را بسته ایم ...
کاش
با قرص خوابِ ماه
آسمان هفتم
می ماندیم !
در ماراتن عشق
دلم
برنده شد
وقتی
به پایان
خط چشم تو
رسید
هنوز نگاهم
دور اول را
به دورت
نزده !
حتی مُسَکّنِ شعرهای قیصر و سهراب
آرامم نمی کند ...
در گاو صندوق ذهنم
و تمام این سطور
رنگ خدا
گم شده ...
راستی خدای تو چه رنگی است ؟!