خاک سرخ

اشعار و متون ادبی به قلم مهدی جابری

خاک سرخ

اشعار و متون ادبی به قلم مهدی جابری

چشم هایم شرجی ی نگاه توست !



     دو چشمِ شرجیم دلتنگ و خسته ست

     درون قایقی تنها نشسته ست


     وَ( ا)زَ( ا)مواجِ نگاهت می هراسد

     کمر بندِ نجاتش را گسسته ست !



نظرات 5 + ارسال نظر
رضا دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:20 ب.ظ http://rezasaki697.blogfa.com

درود بر شما...
دوست گرامی مهدی جابری... ما یک دوست داشتیم در دوران دانشجویی که هم نام شما بود با اشتیاق صفحه شما را باز کردم شاید نشانی از او بیابم ... اما مشخصات شما نشان از یک تشابه اسمی داشت .... مطالب شما را هم خواندم زیبا سروده بودی .. ما هم گاه گاهی که خدا پس کله مان می زند یک چیزهایی می نویسیم ...
حوصله کردی به ما هم سر بزن ....
پیروز باشی

اعظم گلیان ( ماهور ) سه‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:14 ق.ظ http://mahur.blogfa.com/

سلام جناب جابری ارجمند
خوشحالم از خوانش اشعار زیبایتان
همواره مسرور باشید و با مهر قلم همراه

دلنواز چهارشنبه 28 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:56 ب.ظ http://http://www.naghme15.blogfa.com/

سلام عزیزم ببخشیدکه اینقدردجواب دادم


عشق مرا در نگاهت تیره و تار مکن ، ای مهربان
نور چشمانت را برایم خاموش مکن، ای مهربان

من سوخته ام از این شرار عشق، تو مرا دریاب

خرقه پوش از این باران عشق شدم ،تو مرا دریاب

قفل سنگین قلبت را برایم باز کن، ای نازنین

شعر سپید عشقت را برایم آغاز کن، ای نازنین

می خواهم تو را، در این لحظه های سخت با من باش
می گذارم نام تو را، در این سینه ی سبز با من باش


تو آن ستاره ی درخشان در سینه ی عاشق منی ، میدانی
تو آن زورق غریب اندیشه ی ذهن عاشق منی، میدانی

می گریزم از افسون دبده ی پر مهرت، ای جانان من
می شتابم به سوی ان قلب خفته ومهربانت، ای جانان من....
مردم طعنه ها زدند و گفتند از این عشق پر شرار من
زآن آتشی فکندند در این قلب بی قرار و بی ریای من

بهر فریب آنان نام تو را هرگز بر زبان نیاوردم دگر
می ترسم از این فریب جانسوز که من تو را نیابم دگر

می روم تا ساحل آرام عشق یابم تو را، شیرین جان

می سرایم لحظه های عاشقی خوانم تو را،شیرین جان

میروم بی شک در این راه تو را می بویم ای دلدار من
غم هجران تو را همراه خود می سازم ای دلدار من

خودم پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:44 ق.ظ http://sparrow.blogsky.com

آخی اینجوری که خیلی بد میشه
همه جریمه میشه و هم جونش به خطر میافته

فرزین کشاورز پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:51 ق.ظ http://farzinkeshavarz.persianblog.ir

سلام استاد جابری
زیبابود
به قول بهرام خزایی شما نیز به مهمانی دلم دعوتید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد