خاک سرخ

اشعار و متون ادبی به قلم مهدی جابری

خاک سرخ

اشعار و متون ادبی به قلم مهدی جابری

دلم برای تو چشم گذاشته است !

 

 

 

 

صورت ِ ماه ات را در زلال اشکهایم پنهان می کنی !    

 

 

می شوی هزاران ستاره لرزان !

   

 

با خنده  می گوئی  چشم ت را ببند   

 

 

و بگو  کدام یک از این ستاره ها دلت را برده است ؟  

 

 

...   

 

چشم باز می کنم  و در زیر نور آینه ها   

 

 

به دنبال گمشده ی دل ناسازگارم می گردم  !   

 

 

و تو به قصد رعایت قاعده بازی   

 

 

باز هم سکوت کرده ای 

 

 

 د ر  کُنج ِ خیال من  !  

نظرات 18 + ارسال نظر
آرام چهارشنبه 10 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:10 ق.ظ http://www.khialebehesht.blogfa.com

شعرات دور شده از خیالای قشنگت
یا من حس شاعرانه م داره ضعیف میشه؟ و من باید حسمو قوی کنم بفهمم احساست کجاست؟

آرام چهارشنبه 10 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:11 ق.ظ

همیشه از بازی قایم باشک هراس داشتم
اینکه من چشم بگذارم واو برود ونماند برای همیشه
ومن این همیشگی بودن را دوس دارم

روح سفید چهارشنبه 10 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:16 ق.ظ

باز هم ممنون.

قابلی نداشت

عاطی گلی چهارشنبه 10 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:04 ق.ظ http://ate165.blogfa.com

من در این نقطه ی سرد

دربلا تکلیفی

در سکوتی سنگین

چه غریبانه نشستم بر راه

بر مسیری که عطر تو را خواهد داشت،

و چه سنگین است سکوت تلخ این باور که،

او هرگز بر نمیگردد !!

سلام امیدوارم رفع کسالت شده باشه .

سلام
نه هنوز
فکر کنم باید برم دکتر

[ بدون نام ] چهارشنبه 10 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:29 ق.ظ

شرمنده ام
گفته بودم
دست بر دیوار دور آن ور دریا می زنم
و تا هزاره ی شمردن چشم می گذارم
گفته بودم
غبار قدیمی تقویم را
ازشیشه های شعر وخاطره پاک نمی کنم
گفته بودم
صدای سرد سکوت این سالها را
با سرود و سماع ستاره بر هم نمی زنم
اما دوباره دل دل این دل درمانده
تو را میهمان سایه گاه ساکت کتاب و کاغذ کرد
هی
همیشه همسفر حدود تنهایی
بگذار که دفتر دریا هم
گزینه یی از گریه های گاه به گاه من باشد
یغما گلرویی

ممنونم استاد

حامی چهارشنبه 10 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 03:16 ب.ظ http://hami20.blogfa.com

وقتی هیچ ستاره ای در آسمان نداری..آنگاه میشود دل خوش کرد به چراغهای کوچک یک هواپیما....
منتظرتم...

منتظر چهارشنبه 10 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:06 ب.ظ http://www.2561367.blogfa.com

سلام


وتو به قصد رعایت قاعده ی بازی

باز هم سکوت کرده ای

در کنج خیال من

ـــــــــــــــــــــــــــــ

کاش توخواسته ام نبودی
من نمی خواهم عشق قانون مند را
که تو به رسم آیین قانون در کنج خیالم سکوت کنی
کاش سکوتی نبود که کاش س ک و ت ی این حرفها نبود
تا سکوت هم نباشد
یک سکوت چن ساله
به کدامین شرع تو سکوت چن ساله اختیار کردی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مثه همیشه عمیق نوشتی می خوای یه چیز رو پنهون کنی تو نوشته هات پسر می خوای بگی اندیشه ی تو یه اندیشه ی ما ورای اندیشه هاست
این خوبه
شعراتم خوبن مثه خودت
ببخشید می تونم بپرسم از این که گفتی می خوای بری از کجاست ؟
نمی دونم چرا یه حس قوی بهم می گه تو رو می شناسم !!
قلمت مداوم

برات مهم نباشه کی گفته ببین چی گفته !
خوبی از خودته

بانو چهارشنبه 10 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:37 ب.ظ http://http://banu.blogsky.com/

زیبا می نویسی...
برقرار باشی

عروسک سخنگو پنج‌شنبه 11 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:06 ب.ظ http://kafefenjoon.blogfa.com

از خوندن وبلاگتون واقعا لذت بردم...

خوش اومدی مهربان

منتظر پنج‌شنبه 11 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 03:40 ب.ظ


( برات مهم نباشه کی گفته ببین چی گفته !)

این جمله انقد برام آشناست که حد نداره
اینو خودم چن بار به دو نفر و در واقع دو شخص متفاوت گفتم


ببینید یه چیز می تونم ازتون بپرسم ؟
اسم کوچیکتونو می تونم بدونم

خیر

بی تا پنج‌شنبه 11 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:38 ب.ظ

سلام دوست عزیز
بسیار زیبا و احساس قشنگت ستودنیست

سلام و عرض ادب
زنده باشی

تینا جمعه 12 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:34 ب.ظ http://darone-man.blogsky.com/

سلام.
ممنون که سر زدی و نظر گذاشتی.
درسته که خدا عاشق بنده هاشه ولی ما چی؟
ما نباید عاشقش باشیم؟
البته اسمش روشه عشقیه هرکی خواست آره هرکی نخواست نه.

سلام و عرض ارادت
جواب رو خدمت تون نوشتم .
یاحق

تینا شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:49 ب.ظ http://darone-man.blogsky.com/

تو عاشق بودن خدا که شکی نیست.
من اصلا بحثم عشق خدا نیست.
من میگم عشق آدما چیز مسخره ای "شده"

تینا شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:52 ب.ظ

آره به نظر منم سروش حقشه برنده شه.
ولی همه میگن کسری میشه

به سروش شک نکن
کاراش خیلی بهتر بود .

گلاب شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:55 ب.ظ

سلام حال شما ..
خوبی..
ببخش یه چند روزی گرفتار مراسم باز گشت بابا از مکه بودیم ..
عذر میخوام ..
شاید اونجا که نوشتید حالتون بده حساسیت به مواد ی که در هوا غلظتشون بالا رفته بود داشتید ...
ان شا الله که تا الان بهتر شده باشید ...
بازم به خاطر تاخیرم عذر میخوام ..
موفق باشید ..

چشم تون روشن
خیر اما از امروز به تجویز خودم آنتی بیوتیک رو شروع کردم .

ساحل شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 06:40 ب.ظ

سلام

وبلاگ زیبایی دارید

موسیقیشو دوس دارم

نوشته ها رو هم دارم می خونم تک تک

مرسی واسه دعوت

سلام و عرض ادب استاد
ممنونم زحمت کشیدید و تشریف آوردید .
باید خودم خدمت می رسیدم و تشکر می کردم به خاطر حمایت تون
منتظر خواندن دیگر کارهای زیباتون هستم بزرگوار

نیلوفر چهارشنبه 17 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:12 ق.ظ http://babibahaar.blogfa.com

چند روزیست تو را نمی بینم
تن پوش تازه ات مبارک شهر خاکستری....
معرکه بود.مرسیییییییی

گل مریم چهارشنبه 17 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:41 ق.ظ

چه عکس خوشگلی! من دوست داشتم اونجا باشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد