دیگر ننوشتم که دل برای تنت تنگ شدست
در خاکریزِ خاطره هایمان درگیرِ جنگ شدست
سر کوب می کنمش ... کُشته ای دلایل من
حرمت نمانده دگر ، ... مثل ِسنگ شدست
پژمرده شد گلِ عشق در لابه لای کتاب
با بیت ، بیتِ این غزلم رنگ به رنگ شدست
گفتی نمی خواهمت کرو .. کور بوده ام
خوشحال باش ، عشق تو آونگ شدست
چوب حراج بر هوس ات می زنم ... برو
گوئی نبوده کسی و "بیگ بنگ" شدست !
عزیزان این دروغ سیزده بود !!!
قافیه و ردیف و مضمون را جدی نگیرید.